معنی اثر میرداماد

حل جدول

اثر میرداماد

قَبَسات


میرداماد

فیلسوف عصر صفوی

فیلسوف ایرانی


شاگرد میرداماد

ملاصدرا، فیض کاشانی


ابونصرفارابی، میرداماد

فیلسوف ایرانی


ابونصرفارابی ، میرداماد

فیلسوف ایرانی


میرداماد ، ملاصدرا

فیلسوف عصر صفوی

لغت نامه دهخدا

میرداماد

میرداماد. (اِخ) میر محمد باقر. رجوع به داماد شود.


اثر

اثر. [اَ ث َ] (ع مص) بر اثر ماندن. در عقب ماندن. || نقل کردن حدیث. روایت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || برگزیدن.

اثر. [اَ] (ع اِ) جوهر شمشیر. ج، اُثور. (منتهی الارب). پرند شمشیر.

فرهنگ فارسی آزاد

میرداماد

مِیرداماد، میرمحمد، باقربن محمد استرآبادی از حُکمای شهیر ایران و معلم ملاصدرا بوده است از آثار وی قَبَسات، تقدیسات، اُنمُوذَجُ العُلُوم است، وفاتش را به سال 1040 در اصفهان نوشته اند. (میرداماد شعر هم می سروده و اشراق تخلص می کرده است)

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

اثر

اثر، اثر علیه، اخدود، اشاره، انطباع، بقیه، تاثیر، ختم، خلیع، علامه، کفاءه، مسار، نتیجه، نمو

عربی به فارسی

اثر

عواقب بعدی , پس ایند , جای پا , مهر زدن , نشاندن , گذاردن , زدن , منقوش کردن , اثر , اثار مقدس , عتیقه , یادگار , باستانی , نشان , رد پا , مقدار ناچیز , ترسیم , رسم , ترسیم کردن , ضبطکردن , کشیدن , اثر گذاشتن , دنبال کردن , پی کردن , پی بردن به , بدنبال کشیدن , بدنبال حرکت کردن , طفیلی بودن , دنباله دار بودن , دنباله داشتن , اثر پا باقی گذاردن , پیشقدم , پیشرو , دنباله

معادل ابجد

اثر میرداماد

1001

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری